alt text
احسان شریعتی
فیلسوف ایرانی

همین حالا با من تماس بگیرید



شبکه‌های اجتماعی

بستن
27 اسفند 1398
ثبت دیدگاه

ایست!

🔸شبحی بر جهان سایه افکنده است: شبحِ کرونا. آفت‌ها‌ و بلاهای طبیعی در تاریخ گذشته بشر، از جمله بیماری‌های مسری همچون طاعون و وبا و..، بسیار بر سر راه او قرار گرفته‌اند که سبب مرگ-و-میر جمعی هزاران‌هزار تن شده‌است. بیماری‌ها، آفت‌ها، و فاجعه‌های بوم‌زیستی عصر جدید اما ماهیتی متفاوت دارند. بلایای موسوم به «طبیعی»، این‌بار «مصنوعی» اند، به این معنا که غالبا محصول دست‌کاری یا تعاملِ غیرطبیعی انسان اند با زیست‌جهان پیرامون. مفاهیمی چون «جهش ژنتیکی» و «سرایت» که در عصر «جهانی‌سازی» معنا و مصداق دیگری یافته‌اند، حاکی از این دگردیسی کیفی اند.

🔹گسترش «همه‌گیر»* و کشتار جمعی روزافزون همه‌جایی، این بار از «کرونا-ویروس» نامِ آفتِ مرگ‌آفرین تازه‌ای را می‌سازد که «کلیت» بشر را در نوعی «موقعیت-مرزی» جدید قرار داده است. ورود و شیوع سریع کرونا ویروس به ایران، موقعیت ويژهٔ ما را، بیش از هر جای دیگر، دستخوش یک دگرگونی کیفی خواهد ساخت. پیش از ورود شوم کرونا، جامعهٔ ما بر اثر بحران‌های تو-در-تو به مرز نوعی از «انسداد» رسیده بود، خواه بحران تحمیلی ناشی ازتحریم‌ها از برون و خواه بحران‌های خودانگیختهٔ ناشی از عوامل و موانع درونی (رشدنایافتگی تاریخی، دوگانگی‌ها و بن‌بست‌های ساختاری حقوقی-اقتصادی، ناآگاهی، جهل و خرافه و تاریک‌اندیشی، استبداد و انحصارطلبی‌های سیاسی، جناحی-گروهی، منفعت‌طلبی‌های طبقاتی-قشری، سوءمدیریت‌ها، فساد، و..)، و این‌همه، زمینهٔ مقابلهٔ ما را با این بحران تازه، بویژه در ابعاد اجتماعی، شکننده‌تر از سایر کشورهای آسیب‌دیدهٔ دیگر می‌ساخت (همچون چین و ایتالیا و..).

🔸نقش انقلابی‌ کرونا که همزمان از تهدیدش در اینجا  فرصتی نیز می‌سازد، اینست که در برابر ما و بر درب خانهٔ هر یک از شهروندان ایستاده است و همگان را از ادامهٔ حرکت به‌روال گذشته بازمی‌دارد، «ایست» می‌دهد و اخطار که از این پس دیگر نمیتوانی به سیاق سابق بیرون بیایی! برای بودن و ماندن با جانداران در جهان و با دیگر همنوعان در جامعه، شیوه‌ وسبک‌ زیستی دیگر باید و شاید. تغییر در چگونه زیستن تنها داشتن انضباط و رعایت دقیق یک‌رشته قواعد و معیارهای بهداشت و سلامت نیست.

🔹 تغییر روحیه، نگرش و رویکرد است در نوع بودن و باهم بودن در باهمستان جامعهٔ مشترک. و براستی در جامعه‌ای بیمار و در حال احتضار چگونه می‌توان در قرنطینهٔ خویش بی‌تفاوت نسبت به سرنوشت دیگران ماند و باقی ماند؟ اصل «اجتماع‌پذیری اجتماع‌ناپذیر» آدمیان، تشخیص درست همین میزان حفظ نزدیکی و فاصلهٔ لازم توأمان میان شهروندان است برای ادامهٔ بقا و همزیستی سالم و مسالمت‌آمیز.

🔸و به این ترتیب، امروز که دیگر از مرحلهٔ «انسداد» به لحظهٔ «ایست»*** یا تعلیق فراگیر رسیده‌ایم، از این پس، می‌بایست در خانه‌های خود پنهان شویم، به آشتی با خویش و سامان کار بین خود بکوشيم***، و زندگی آینده را که اینک در پستوی خانه نهان است، از نو بنگاریم تا در فصلی دیگر آن‌را از سرگیریم. و اینهمه البته، اگر در گفتگو با کرونا بر منطق او غلبه کردیم و زنده ماندیم ... 

(ادامه دارد)

————————————————————————


* «pandemic»، فرا‌‌گیری جهانی: پان/همه + دموس/مردم
  die "ungesellige Geselligkeit" des Menschen نزد کانت
*  ἐποχή  اپوخه، به ‌یونانی
****  «...فَاسْتَتِرُوا فِي بُيُوتِكُمْ وَ
 أَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِكُمْ...»، نهج، خ ۱۶



فرم ارسال دیدگاه